شعر مرگ
مرگ، ای دوست ساکت و آرام، به سوی همه میآیی، بی پایان. نفس و زندگی را میدزدی، پایان مبارزات، درد و زحمت میباشی. لمس تو سرد است و آغوشت عمیق، در آغوشت، همه رازها نگهداری میکنی. به سوی جوانان و پیران میآیی، لمس تو، هر ضعیف و شجاعی را احساس میکند. تو عزیزان ما را میبری، تنها خاطرات و اشک را به جا میگذاری. تو جهانها را شکسته و قلبهایمان را میشکنی، خانوادهها و دوستان را از هم جدا میکنی. اما شاید در آغوش تو پیدا کنیم، آرامشی که گاه سخت است بیابیم. شاید در آرامش کامل استراحت کنیم، و غمهای