اشک روی گونه سرازیر شد،
که هیچ کس نمی تواند ببیند
دست ها می لرزند،
که هیچ کس احساس نمی کند
چنین آرامشی بده،
که هیچ چیز رقابت نمی کند
همه تنها بودن
شوخی کن و لبخند بزن
آنها را به خاطر بسپار و گریه کن
یک دنیا ساختن و زندگی کردن
صحبت کردن با یک نادیده
این چیزی است که تاریکی می آورد